نوروز 91
شب سال نو طبق معمول جمع شدیم خونه عزیز جون به به از این سبزی پلو با دست پخت عزیز و ماهی با دست پخت باباجون. امسال خوبیش این بود که خانم جان و بهزاد دایی و زهرا خاله اینا هم بودن و کلی بهمون خوش گذشت تو هم که گل سرسبد بودی واسه خودت حسابی شیطونی میکردی و حسابی بقیه رو میخندوندی فقط بابایی نیومد اونم کار داشت گفت واسه تحویل سال میام صبح ساعت ٨ و ٤٤ دقیقه لحظه تحویل سال بود و باز هممون جمع بودیم و واسه هم آرزوهای خوب کردیم همه بهت عیدی دادن دایی امید طبق معمول یه کارت پستال هم از یونیسف به هممون داد که کلی خاطره انگیز و خوشحال کننده بود آخه وقتی ما مجرد بودیم با دایی امید برای اکثر فامیلا کارت پستال پست میکردیم و همشون خوشحال میشدن یه چند سال...
نویسنده :
آرزو
14:11